روزی علم آنقدر پیشرفت می کند
که خودمان را بازیافت میکنیم
خرده شیشه هایمان را به هندوها میفروشیم و گوشت گاو میخریم
زباله های خیسمان را به آفریقا میبریم
تا لیزابه ی آن سیاهی زمین را مسموم کند
فکرهای قراضه را به نان خشکی نمکی میدهیم
کتاب پاره می گیریم
تا آب خشک از گلویمان پایین برود
عکسی از استخوان لیسی
اسکلت های متحرک می گیریم
و جمجمه گاو را روسری قرمزسر می کنیم
تا جنون خاکستری
یک دل سیر نگاهمان کند
گرسنه از دنیا می رویم
دوباره درود
آلیا جان
زال سرسیاه دل سپید
کارهایتان را دوست دارم اما از یک چیز بسی شگفت می شوم
می پندارم هیچ نقدی را نمی پذیرید و به همین دلیل نیز به کار نمی بندید. دوست عزیز نقدها را به گوش هوش بنیوش و به کار بند.پوزش
سلام دوست عزیز
نیامدم که جواب کامنتت را بدهم
هر کسی تعریف و دیدگاه خود را نسبت به شعر دارد
به هر حال از این وقتتان را هدر دادید ببخشید به هر حال من خودم کتابی را که می خرم نگاهی به ان می اندازم
شعرهایتان را خواندم نمی دونم تا چه حد من را می شناسید به هر حال من تا به شعر هیچ کس را نقد نکردم پس این اجازه را هم به خودم نمی دم چون کار من چیز دیگریه
ممنونم
لذت بردم
بدرود
خوشم اومد
مثل همیشه یه حرف جدید واسه غافلگیر کردن مخاطب هاتون دارید
عیدتون مبارک
سلام
جالبه که من هم شاعر نیستم وجالبتر که سپید هستم
واز آشناییتون خوشحال
سلام دوست گرامی.علت عدم تایید کامنت شما این نیست که من شاعر نیستم یا ... علت فقط این است که کامنت هایی تایید می شوند که من فرصت داشته باشم بازدیدشون را پس بدهم.بدیهی است که وقتی هنوز به شما سر نزده ام کامنتتان را تایید نکرده ام.از شما که شاعر هستید توقع دیگری دارم.و اگر قصوری از طرف من بوده از شما عذرخواهی می کنم.ایام به کام
سلام دوست عزیز.با شعری جدید به روزم و منتظر نقد و نظر شما
با احترام
دررابطه با نوشته هاتون باید بگم بسیار عجیب می نویسید ،،من ب شخصه خیلی نمی تونم اظهار نظری کنم.
روزی علم آنقدر پیشرفت می کند....گرسنه از دنیا می رویم ،این اتصال رو دوست داشتم..جالب بود
سلام. خیلی خوشحال میشم بهم سر میزنید.واین بزرگواری شما رو می رسونه جناب صداقت.
سلام دوستم
موفق باشی