من مرده ام
گاهی آنقدر خواب تورا می بینم
به سرم میزند کابوس بیداری را بکشم
می دانم
مرگ تدریجی مردی که جنون داشت
خبر داغ جهان نمی شود
زل زدن به دفتر نقاشی
سیاه بازی کودکانه
خط خطی کردن دیوار تنهایی
تورا با تمام مداد رنگی های دنیا سپید میکشم
روح دربه درم تومور ملاقات های شبانه را بیمار است
لمس فیلم سینمایی آغوش مریم
درمان درد من است
رویای بوسیدنت بلوریست
میترسم ببوسمت لبهایت لبپر بشود
در تنت فستیوالی از رنگهاست
بعد از باریدن من
خورشید برای دیدن رنگین کمانت می تابد
بیمارم
لبخند نیش دار تو به پایم می پیچد
میکشد مرا به دریای شیدایی
با خودم نیست فکر میکنم همه ی مریم ها مردم آزارند
من مرده ام
آغوش تو آرام گاه من است
مریم
الهه ی که به خواب من می آیی
باور بکنی یا نکنی من از تو
عشق باردارم
درود بر دوستم علی
ارتباط بین بندها رو ضعیف دیدم و اینکه خیلی رو بود.
حرف یا کشف تازه ای هم نداشت،
وبه نظرمن نبودن بعضی واژه ها بیشتر به کارت کمک میکرد تا بودنش( تومور،سینمایی،لبهایت لب پر شود)یه جورایی توضیح اضافن، واگه نباشن هم اتفاقی نمی افته.
آخراشم آوردی که:باخودم نیست... که اگه منظورت تقصیر من نیست هست، اصلن نمیرسونه، واگه منظورت چیز دیگریست،که هیچی.
در آخر هم یه پیشنهاد: گاهی آنقدر خوابت را می بینم که...
موفق باشی دوستم و ممنون به خاطر شعرت.
nemishnasid
chetor????????????????????
خوشبختانه نمیشناسم
درجریان باشید از تایید کامنت اشخاصی که جرات معرفی خودشون و ندارند معذورم
bavaram nemishavad
in sahel b to
saye hayash ham
ghorob mikonad ...
من شمارو میشناسم ؟
سلام دوستم
تصویر وبلاگت خیلی زیباست
و اینکه
کاملا منظوره جمله اول وبلاگ مشخصه
این شعرتم دوست داشتم
ب امید روزی که خودت و شاعر بدونی
mosafere khiale b enteha
nahayate mahali az ebteda
bavar nakon aram hasti..............
zale sar sepide siah del ....
namist barazande baraye to
سلام مرسی ک بهم سر زدید
خوشحال می شم نظرتون رو راجع ب باور و عروس مهتاب هم بدونم..
سلام.
خوب بود و نسبت به شعرای قبلیتون واسه من قابل فهم تره و البته متفاوته.
سال نو مبارک.
موفق باشید .